معنی نیک گفتاری - جستجوی لغت در جدول جو
نیک گفتاری
(گُ)
نیکوسخنی. نیک گفتار بودن
ادامه...
نیکوسخنی. نیک گفتار بودن
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نیکوگفتاری
(گُ)
خوش بیانی. فصاحت
ادامه...
خوش بیانی. فصاحت
لغت نامه دهخدا
نیک رفتاری
(رَ)
خوش رفتاری
ادامه...
خوش رفتاری
لغت نامه دهخدا
نیک گفتار
(گُ)
نیکوگفتار. خوش بیان. نیکوسخن
ادامه...
نیکوگفتار. خوش بیان. نیکوسخن
لغت نامه دهخدا
نرم گفتاری
(نَ گُ)
نرم گفتار بودن. رجوع به نرم گفتار شود:
چون که ماهان ز روی دلداری
دید در پیر نرم گفتاری.
نظامی
ادامه...
نرم گفتار بودن. رجوع به نرم گفتار شود:
چون که ماهان ز روی دلداری
دید در پیر نرم گفتاری.
نظامی
لغت نامه دهخدا
نکوگفتاری
(نِ گُ)
نکوگفتار بودن. رجوع به نیکوگفتاری و نکوگفتار شود
ادامه...
نکوگفتار بودن. رجوع به نیکوگفتاری و نکوگفتار شود
لغت نامه دهخدا
نیکوگفتار
(گُ)
نکوگوی. نیکوبیان. خوش گفتار
ادامه...
نکوگوی. نیکوبیان. خوش گفتار
لغت نامه دهخدا
نیک رفتار
(رَ)
نیکوروش. که رفتاری خوب و پسندیده دارد. خوش رفتار
ادامه...
نیکوروش. که رفتاری خوب و پسندیده دارد. خوش رفتار
لغت نامه دهخدا
نیکوگفتار
خوش بیان، خوش سخن، خوش کلام، خوش گفتار
متضاد: بدگفتار
ادامه...
خوش بیان، خوش سخن، خوش کلام، خوش گفتار
متضاد: بدگفتار
فرهنگ واژه مترادف متضاد